کمال نهایی انسان
More languages
More actions
کمال نهایی انسان، هدف غایی و مطلوب مطلق انسان در منظومۀ اندیشۀ اسلامی است. این کمال مطلق و بیپایان، بهمعنای قرب الهی و نزدیک شدن به خداوند است. این هدف ریشه در سرشت خداجوی انسان دارد و مبنای تمامی ساختارهای اخلاقی، حقوقی و سیاسی است.
کمال انسان، ریشه در محبت الهی دارد و نفس مجرد و فقر ذاتی انسان، حرکت به سوی کمال را فراهم میکنند، و درجه کمال انسان، متناسب با علم حضوری او درباره خودش و خداوند شکل میگیرد. لازمهٔ کمال نهایی انسان، شناخت صحیحی است که صرفاً بر ابزارهای عادی متکی نیست، و از طریق دین و وحی صورت میگیرد که از طریق خداوند حکیم در اختیار انسان قرار میگیرد.
ماهیت کمال نهایی و هدف آفرینش
هدف از آفرینش انسان، رساندن او به کمال حقیقی و سعادت ابدی است.
ریشههای وجودی کمال
• محبت الهی: در میان علل غایی، حبّ به آثار ذات الهی و ظهور کمال خداوند در ممکنات، موجب میشود که خداوند انسان را به بالاترین مرتبۀ کمال ممکن برساند (انسانشناسی، صص۹۷، ۹۱). • نفس و فقر ذاتی: انسان دارای نفس مجرد است که قابلیت حرکت اختیاری بهسوی کمال دارد (انسانشناسی، ص۹۶). این نفس در واقع عین ربط و فقر به واجبالوجود است و وجودی مستقل ندارد (خداشناسی، ص۲۷۶). • علم حضوری و کمال: درجۀ کمال نهایی هر فرد، با شدت و ضعف علم حضوری او درباره وجود خودش و رابطۀ وجودیاش با خداوند گره خورده است (فلسفۀ اخلاق، صص۱۰۷-۱۰۸). بر این اساس، کسی که به کمال مطلق برسد، حقیقت وجود خود را کاملاً درک خواهد کرد (فلسفۀ اخلاق، ص۱۰۷).
پیوند کمال با آرامش
• نتایج عملی خداشناسی: آرامش و رهایی از اضطراب، از نتایج عملی رسیدن به معرفت و پرستش خداوند است که خود مرتبهای از کمال محسوب میشود (خداشناسی، ص ۹۹؛ انسانشناسی، ص۶۱). • کمال مطلق در برابر اهداف نسبی: اگر انسان موجودی صرفاً مادی قلمداد شود، هدف زندگیاش محدود به رفاه مادی خواهد بود و هیچ نیازی به تعالیم دینی احساس نخواهد کرد (فلسفۀ سیاست، مقدمه، ص۵۳۳؛ انسانشناسی، ص۲۱۶). در مقابل، کمال نهایی، یعنی قرب الهی، هدفی مطلق و غیرمادی است که از لذتهای شخصیِ صرفاً مادّی برتر است (فلسفۀ اخلاق، ص۷۴).
کمال بهمثابۀ معیار در اخلاق، حقوق و سیاست
کمال نهایی انسان، بهدلیل اینکه مطلوب ذاتی و غایی است، مبنای اصلی تمامی نظامهای ارزشی و اجتماعی قرار میگیرد.
کمال و فلسفۀ اخلاق
• ارزشگذاری بر اساس کمال: در مکتب اخلاقی واقعگرا، ارزش اخلاقی افعال بر اساس میزان تقرّب به کمال نهایی، یعنی قرب الهی، سنجیده میشود (فلسفۀ اخلاق، صص۷۴-۷۵، ۹۴). • تأمین اهداف خودگرایانه: با وصول به کمال نهایی، برترین لذت و آرامش خاطر (که هدف مکاتب خودگراست) نیز بهصورت مطلق و پایدار حاصل میشود (فلسفۀ اخلاق، صص۱۱۰-۱۱۱، ۴۱۰-۴۱۱)؛ زیرا لذت حاصل از قرب الهی، بهتر از لذتهای دنیوی است (فلسفۀ اخلاق، ص۴۱۱). • تزاحم کمالات: در مسیر حرکت بهسوی کمال، انسان با تزاحم میان کمالهای نسبی، مانند ثروت، قدرت یا لذتهای حسی، مواجه است، و برای رسیدن به کمال مطلق، باید برترین گزینه را برگزیند (فلسفۀ اخلاق، صص۹۴، ۱۱۱، ۱۱۴).
کمال و فلسفۀ حقوق
• هدف حقوق: قوانین حقوقی در اسلام صرفاً محدود به تنظیم امور دنیوی نیستند، بلکه گذرگاهی بهسوی آخرت و هدف کمال نهایی انسان تلقی میشوند (فلسفۀ حقوق، ص۹۵). • مصالح و مفاسد: احکام الهی وضع شدهاند تا صَلاح و بقای بندگان را تأمین کنند، چرا که ریشه در مصالح و مفاسد واقعی دارند، و هدف نهایی از وضع این قوانین، هدایت انسان بهسوی کمال نهایی است (فلسفۀ حقوق، صص۷۷-۷۸، ۹۸).
کمال و فلسفۀ سیاست
• غایت حکومت: هدف اصلی از تشکیل حکومت اسلامی، هدایت جامعه بهسوی سعادت حقیقی و کمال نهایی است (فلسفۀ سیاست، صص۴۳-۴۴). • سیاست جامع: بهدلیل پیوند میان دنیا و آخرت، سیاست اسلامی تنها به تدبیر امور مادی محدود نمیشود؛ زیرا اگر زندگی فقط جنبه مادی داشته باشد، تدبیر امور مادی برای سعادت جاودانه کافی نیست (فلسفۀ سیاست، مقدمه، ص۵۳۳؛ فلسفۀ سیاست، ص۱۷۰).
کمال و حوزۀ معرفت
دستیابی به کمال نهایی، مستلزم شناخت صحیح و معتبر است، اما این شناخت نمیتواند صرفاً بر ابزارهای عادی متکی باشد. • لزوم معرفت یقینی: تلاشهای علمی و عملی برای رسیدن به کمال، بدون امکان تحصیل معرفت معتبر و یقینی که راه سعادت را نشان دهد، بیهوده خواهد بود (معرفتشناسی، ص۲۴). • نابسندگی ابزارهای عادی: عقل انسان اگرچه میتواند کمال را درک کند (انسانشناسی، صص۱۲۳-۱۲۴)، اما در شناخت جزئیات آثار رفتارهای دنیوی بر کمال و نقص ابدی نفس آگاه نیست، و همچنین بر درک کامل ویژگیهای حیات اخروی، احاطه ندارد (دین؛ راه سعادت انسان، صص۲۷۵-۲۷۷). • ضرورت راه فراعادی: انسان برای دستیابی به کمال حقیقی که همان قرب الهی است، نیازمند راهی فراعادی، مانند دین و وحی است که از طریق خداوند حکیم در اختیار او قرار میگیرد؛ در غیر این صورت، غرض آفرینش، یعنی رساندن انسان به کمال، نقض خواهد شد (دین؛ راه سعادت انسان، ص۲۷۸).